هزارون شب
YOUR LINK HERE:
http://youtube.com/watch?v=eQh3jsXDBik
به رسم ديرينه ى شب يلدا هاى شيرين تاريخ سرزمينمان • از قصه هاى بى بى و كُرسى و انارهاى زيبا ... • من به همراه خورشيدكم، قصه ى نويى را آواز ميكنيم كه از افسانه اى قديمى، آن را بر گرفته ايم، • آنچه مى شنويد قصه ى عاشقىِ ماه است و راه دشوار او براى وصل با خورشيد كه شب وصلشان را يلدا ناميدند . • __________________________________ • اگر بخواهم به طور دقيقى تعريفش كنم، • مدتها پيش از ميان كتابهاى قديمى مادر با عنوان • [جشنهاى ايران باستان] در بخش شب يلدا و خاستگاه آن ، با افسانه ى عشق بازى ماه و خورشيد روبه رو شدم اين افسانه آنقدر برايم دوست داشتنى بود كه سالها مشتاق بودم آن را به شاعرى شيرين قلم بسپرم تا شعرى متولد شود ، با اينكه اين روزها مشغول كارهاى ديگرى بوديم به همراه گروهى تازه و خلاق، با اين فكر كه قصه، به يلداى امسال نمى رسد، درست يك هفته ى پيش اين افسانه را براى دوستانم فرستادم بى اغراق به فاصله ى سه، چهار روز يك شعر بيست و چهار بيتىِ خوش به همراه ملودى اى بسيار شيرين ساخته شد، شاعر اين قصه آقاى #رضا_افشارى آهنگساز و تنظيم كننده ى آن آقاى #وحيد_اخترى از دوستان عزيز، محترم و توانمند ما هستند، كه من و ثمين را با اين هديه ى ارزشمند غافلگير كردند . • ______________________________ • اين افسانه را (افسانه ى عشق بازى خورشيد و ماه) اينجا برايتان بازگو مى كنم: • برابر اين افسانه، ماه به خورشيد علاقمند شده و تمايل قلبى شديدى دارد كه راه را بر خورشيد بسته و با او به مغازله بپردازد و اظهار عشق كند، اما هر بار خواب مى ماند و دلتنگى او در فراق خورشيد بيشتر مى شود، با خود فكر مى كند و چاره اى مى انديشد، او ستاره اى را اجير مى كند و از او مى خواهد كه در وقت مناسب بيدارش سازد، در سحرگاه سى آذر ماه، ستاره، ماه را به موقع بيدار مى كند، ماه و خورشيد به عشقبازى مى پردازند و در آن شرايط ويژه، وظايفشان را فراموش مى كنند، به همين دليل ميزان روز و شب يكسان مى شود. • يلدايتان خوش و سراسر رنگ • #بهين_بلورى#ثمين_بلورى#هزارون_شب
#############################
